اول ایمنی

اول ایمنی

محمد صادق دیجوری 1ساختمان پلاسکو یکی از قدیمی‌ترین ساختمان های تهران صبح پنجشنبه 95/10/30 به دلیل آتش سوزی فروریخت.

خبر خیلی سریع پخش و موجب اضطراب و نگرانی ایرانیان در همه جا شد، حتی خبرگزاری‌های خارجی نیز در تیتر خبرهای فوری خود آنرا درج نمودند. ساختمان پلاسکو که به علت تغییرات سازه ای هنگام ساخت خبرساز شده بود و در طول حیاتش برای ایرانیان با خاطره سازی خوش و ناخوش همراه بود، در ناباوری با از بین رفتن خود خاطره غم انگیز و اندوه بار مرگ و شهادت هموطنانمان را به همراه داشت.

اینبار هم مثل همه وقایع در کشور خسارت‌های جانی و مالی فراوانی ببار آمد، قبل از پرداختن به اصل مطلب یعنی اول ایمنی، بهتر است با ساختمان پلاسکو بیشتر آشنا شویم.

ساختمان پلاسکو در قسمت شمال شرقی چهارراه استانبول واقع است. این منطقه با توجه به نزدیکی به لاله زار، کوچه برلن و خیابان فردوسی در دهه چهل و پنچاه مرکز تجاری و سیاسی و تفریح در تهران بود. برج شانزده طبقه ای که اولین ساختمان با اسکلت فلزی در تهران بود و دومین ساختمان بلندی که در آن آسانسور وجود داشت و با سرمایه حبیب القانیان ساخته شد.

ساختمان پلاسکو
ساختمان پلاسکو

پلاسکو با دوطبقه زیرزمین و 4نوع آسانسور یک ساختمان تجاری بود که در هرطبقه آن 20 واحد قرارداشت. در سال 1354 هژبریزدانی سرمایه دار معروف این ساختمان را از القانیان خرید و در سال 1358 این ساختمان با حکم دادگاه مصادره شد و به تملک بنیاد مستضعفان در آمد.

ایمنی واجب تر از نان شب

هنگام ورود به کارگاه های ساختمانی با این تابلو مواجه می شویم “اول ایمنی” این جمله شعار نیست و باید همراه با شعور نیز باشد، چرا فقط در کارگاه ‌های ساختمانی این جمله دیده می شود؟ یعنی جاهای دیگر و کار های دیگر نیاز به ایمنی ندارند؟

بیایید با این امر صادقانه برخورد کنیم و بپذیریم که ایمنی در جامعه ما نهادینه نشده است و بجای نگرش واقعی به آن یعنی “ایمنی واجب تر از نان شب” به ایمنی به عنوان یک کالای لوکس نگاه می شود و تصور می کنیم که ایمنی به درد قشر مرفه و مهندسین می خورد و فقط توسط آن‌ها قابل توجه و اجرا می باشد و بعد که بلا نازل می شود می گوییم “هرچه سنگه مال پای لنگه”.

ایمنی باید در جامعه ما نهادینه شود و از بزرگ تا کوچک و از دارا و ندار با الفبای آن آشنایی کامل داشته باشند. در گزارشی که از ساختمان پلاسکو و یا هر ساختمان دیگری از سه هزار ساختمان فاقد شرایط ایمنی (به گفته عضو شورای شهر تهران) تهیه شده است، راهروها مملو از کالاهای بسته بندی شده می باشند و مراجعین به سختی راه خود را پیدا می کنند. این در صورتی است که چنین ساختمان هایی باید دارای راه های فرار و خروج اضطراری متعدد باشند اما گویا به علت خودکشی هایی که در ساختمان پلاسکو اتفاق افتاده بود تمامی راه های فرار و حتی پنجره ها نرده کشی و مسدود شده بودند.

جامعه باید دارای فرهنگ ایمنی، اعتقاد ایمنی و تربیت ایمنی باشد، برای ایمنی سامانه داشته باشد و با مشاهده رفتار های خطرناک و غیر ایمن واکنش فوری و قانونی نشان دهد نه اینکه صبر پیشه کند تا اتفاق ناخوشایند بیفتد و خسارت جانی و مالی به بار آید آنگاه عکس العمل نشان دهد و فقط دنبال جبران خسارت و مقصر باشد، زیرا در آن صورت مقصر خود ماییم!!!

بله مقصر همه ماییم که شاهد ازبین رفتن حاشیه های ایمنی هستیم ولی کاری نمی کنیم و حداکثر فقط برای روز مبادا و تبرئه خود نامه پشت نامه تهیه و ارسال می کنیم آن هم چندین و چند بار و کپی آن را در بایگانی نگهداری می کنیم (نگرش ایمنی به سبک بوروکراسی)! باور کنیم که در قبال ایمنی همه مسئولند، چرا برخلاف کشور های پیشرفته در کشور ما باید هر رخداد ایمنی منجر به خسارات سنگین جانی و مالی باشد تا عکس العمل نشان دهیم. اکنون دنیا به سمت مدیریت ایمنی پیشگیرانه قدم برداشته و کوچک ترین موارد خلاف ایمنی را مدیریت کرده و خسارات جانی و مالی را برنمی تابند و دقیقاً به همین علت در صورت بروز سانحه و خسارت، مسئولین خود استعفا می دهند و قصور خود را پذیرا می شوند.

تعریف ایمنی

ایمنی وضعیتی است که در آن خطرپذیری (ریسک) صدمه به افراد و دارایی ها با اعمال فرآیند مستمر شناسایی خطر و مدیریت خطرپذیری به سطح قابل قبول یا بهتر از آن کاهش یابد. این یکی از تعاریفی است که از نظر جوامع بین المللی پذیرفته شده است و از آنجایی که علاج واقعه قبل وقوع باید کرد، روش های راهبردی برای حصول به این تعریف راه های پیش بینانه و پیشگیرانه همراه با سامانه مدیریت ایمنی جوامع و صنایع می باشد.

با توجه به تعریف فوق یعنی لزوم پیاده سازی سامانه مدیریت ایمنی در کشور، متوجه خواهیم شد که در بخش مدیریت بحران، فقط مثل پنجاه سال قبل اجازه می دهیم که سوانح رخ دهند، خسارت جانی و مالی به بار آید و خسارت را مدیریت می کنیم، این در حالی است که روش منطقی آن است که ایمنی و خطرپذیری را باید مدیریت کرد و از حاشیه های ایمنی مراقبت نمود، باید جامعه و سامانه مدیریت ایمنی به کاهش این حاشیه ها حساس باشند و به موقع به ذینفعان هشدار داده شود.

پس باید اذعان نمود که با توجه به عوامل متعددی که در ایجاد ایمنی مؤثر هستند (مثل: عامل انسانی و فرهنگ ایمنی، ساختارسازمانی، آموزش، قوانین و مقررات، فناوری و شرایط محیطی) پیشگیری صددرصد از خطرات میسر نیست، لذا ستاد بحران برای زمانی پیش بینی شده است که حادثه رخداده است. اکنون باید ساختار سامانه مدیریت ایمنی کشور مورد توجه قرار گیرد و با تأکید بر پیشگیری از سوانح و با مدیریت خطرپذیری، راهبرد و ابزار لازم برای جلوگیری از ادامه روش های پرخطر فراهم گردد.

چرا آتش سوزی در کلاس مدرسه رخ می دهد و معلم و دانش آموزان در آتش می سوزند؟ چرا اتوبوس حامل دانشجویان نخبه به دره سقوط می کند؟ چرا سیلاب خانه های مردم را خراب می کند؟ چرا قاتل خاموش هر ساله با شروع فصل سرما قربانی می گیرد؟ چرا هواپیما دچار سانحه می شود؟ چرا سیلاب وارد مترو می شود؟ چرا با بارش کمی برف و باران تصادفات افزایش می یابد؟ چرا آمار تلفات و خسارات جاده ای بالاست؟ چرا در آتش سوزی سینما تماشاچیان نیز می سوزند؟ چرا بیمه کسب و کار و حوادث شغلی اجباری نیست؟ و بسیاری چراهای دیگر. همه این موارد دارای دلایل زیربنایی، ساختاری و فرهنگی می باشند، پس باید برای این همه چرا پاسخی عملی داشت و از این تجربیات تلخ درسی آموخت که آغاز نقطه پایانی بر این همه مصیبت و رخدادهای ناگوار باشد.

از سوانح و تجربیات تلخ باید درس گرفت و چاره جویی کرد، فقط خسارت مالی این فاجعه در ساختمان پلاسکو یک هزار و پانصد میلیارد تومان برآورد شده است، راه حل هایی که عملاً می توانند از بروز این خسارت ها جلوگیری کنند و زیرساخت سامانه مدیریت ایمنی کشور را ایجاد و تقویت نمایند و بسیار کم هزینه ترند، عبارتند از:

  1. تشکیل معاونت سامانه مدیریت ایمنی کشور و بهره گیری از سخت افزارها و نرم افزارها و شبکه ارتباطی ایمنی در تشکیلات ریاست جمهوری برای ایجاد ساختار سامانه مدیریت ایمنی در سازمان هایی که فاقد این سامانه هستند.
  2. تدوین قوانین و مقررات رعایت ایمنی در فعالیت ها و امور جاری و برخورد جدی با متخلفان ایمنی.
  3. برنامه ریزی اقدامات همه جانبه برای تقویت سامانه مدیریت ایمنی در همه وزارت خانه ها و سازمان ها به منظور کاهش خطرپذیری در جامعه و آشنایی آحاد آن با اصول و مبانی مدیریت ایمنی با رویکرد پاسخگویی.
  4. تشویق افراد به رفتارهای حمایتی از ایمنی و گزارش خطرات با برنامه های فرهنگی که در ستاد انقلاب فرهنگی برای مدارس، دبیرستان ها، و دانشگاه ها تدوین می گردد، به منظور نهادینه نمودن ایمنی.
  5. تغییر نگرش از فرهنگ فداکاری “ریزعلی” به فرهنگ پیشگیرانه و تقبیح پنهانکاری در امر ایمنی.
  6. اجباری نمودن بیمه کسب و کار و حوادث شغلی.

زمان تحول و تغییر نگرش اساسی به ایمنی فرارسیده است و لازم است در این مورد از تجربیات کشورهای پیشرفته و مراکز علمی و دانشگاهی معتبر سود جست. برای جلوگیری از تکرار حوادث خسارت بار و غم انگیز باید پذیرفت که ایمنی باید در جامعه ما نهادینه شود و از بزرگ تا کوچک و از دارا و ندار با الفبای آن آشنایی کامل داشته باشند و بر اجرای آن اصرار ورزیم.

اول ایمنی

--------------------------------------------------------------------------------

  1. کارشناس ارشد مهندسی حمل نقل هوایی و عضو انجمن علمی حمل ونقل هوایی

مطالب مرتبط

3 نظر

  1. ابراهیم شوشتری

    بسیار عالیست. قطعا بالا بردن کیفیت زندگی نیاز به فرهنگ اجتماعی بالا از مسئولین عالی کشور، (قوای سه گانه) گرفته تا پایینترین لایه اجتماعی دارد که متاسفانه باید اذعان کنیم که در این حوزه دچار اشتباه تاریخی هستیم و متاسفانه اصرار بر اشتباهی داریم که منشا آن شاید خودشیفتگی عمومی و تاریخی در کشور باشد. ضمن تایید نظر آقای مهندس دیجوری لازم است اضافه کنم که نهادینه نمودن نگاه علمی ایشان به مقوله ایمنی درکشور نیازمندتغییر نگاه سیاستگذاران کلان به موضوع کشور داری و دور ریختن تصورات غلط ذهنی در نحوه حکمرانی و نگاه به کیفیت زندگی مردم است.
    اگر مسئولین باور نمایند که مردم ولی نعمت هستند و پستها جذابیت شخصی ونفع مادی مضاعف نداشته باشد، قطعا کسانی در مسند اجرا ، قضا و قانونگذاری قرار میگیرند که هدفشان خدمت است و اصولا ساختار حکومت و اجزائ آن به گونه ای تعریف میشود که امکانی برای سودجویی وجود نخواهد داشت.
    پس اگر ریشه و اساس را اصلاح کنیم امید به بهبود در همه حوزه ها و ازجمله ایمنی خواهیم داشت.
    البته اگر کمی از خود شیفتگی و خود برتری بینی بکاهیم ،بسیار پسندیده است که از جهان اول مثل ژاپن ویا سوییس و امثال آن کمک بطلبیم و در این راه اصلا خجالت نکشیم .

    پاسخ
  2. ملک

    بسمه تعالی
    استاد گرامی جناب آقای مهندس دیجوری
    با سلام
    موارد قابل بررسی در ایمنی که در مجموعه ای تحت عنوان سیستم (سامانه) مدیریت ایمنی در صنعت هوانوردی تعریف شده اند را در هیچ یک از صنایع دیگر حتی پزشکی (که منشا این سامانه در جهان می باشد) یافت نمی شود.
    امید آن دارم تا روزی این سامانه به صورت فراگیر و در تمامی صنایع به ویژه صنعت عمران و ساختمان معرفی و مهمتر از آن پیاده سازی گردد.
    فاجعه ای مانند پلاسکو، یک اتفاق کوچک در کلانشهر تهران به شمار می رود که خوشبختانه (به هر دلیل اظهر من الشمس) سریعا به داد ساکنین آن رسیده شد و وام های مختلف (هر چند اندک) در اختیار ایشان قرار گرفت.
    همانگونه که حضرتعالی نیز مستحضرید، شهر تهران (بخش های میانی شهر) به دلیل قرار گرفتن بر روی انواع سفره های آب زیر زمینی، چاهها، قنات ها و … پتانسیل بالایی جهت فرو رفتن در زمین را در خود جا داده است. این امر در صورت بروز حوادثی مثل زلزله، سیل و … بسیار مشکل ساز خواهد بود.
    پس از فاجعه پلاسکو، تا مدتها، شبکه آبرسانی، گازرسانی و توزیع برق منطقه با مشکل جدید مواجه بود که در خور تامل است. این امر یکی دیگر از معضلات تهران است که در صورت عدم رسیدگی به آنها، فجایع جانبی دیگر پا به عرصه وجود خواهند گذاشت.

    پاسخ
  3. شکوفه کمانی

    عالی بود استاد
    اگر هرفردی د رحوزه مسئولیت خود به امر ایمنی توجهه داشته باشدو د راجرای آن قاطعیت به خرج دهد از بروز این مشکلات جلوگیری می شود . این فاجه هم گذشت و به فراموشی سپرده می شود و تنها مطلبی که از آن باقی مانده این است که مردم به طنز به یکدیگر می گویند الهی پلاسکو بگیری !!!!بجای آنکه بگویند الهی آتش بگیری !!!

    پاسخ

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *