هیئت دولت در آخرین جلسه سال 1393، مصوبهای مبنی بر لغو موقت دستور واگذاری خط هوایی ایرانایر به بخش خصوصی تصویب کرد. این مصوبه، همراه با مهلت یکساله دولت برای ارائه طرحها و برنامهها جهت اصلاح ساختاری ایرانایر، نشان از نگاه ویژه به اقتصاد صنعت حمل و نقل هوایی دارد. ایرانایر، به عنوان قدیمیترین خط هوایی و حامل پرچم کشور، سالانه متحمل ضرردهی چند ده میلیارد تومانی بوده است؛ این در حالی است که اقتصاد صنعت حمل و نقل و به ویژه حمل و نقل هوایی، امروزه به یکی از محرکان اقتصادی کشورها بدل شده است. گزارش مالی سالانه گروه هوایی لوفتهانزا (Lufthansa) نشان میدهد که سود خالص آن در سال 2014، حدود 55 میلیون یورو بوده است 1.
صنعت حملونقل هوایی همواره با عوامل ناپایداری گوناگونی از قبیل جنگها روبرو بوده است که بر بازار و اقتصاد آن تاثیر بهسزایی داشته است. این در حالی است که بنابر پیشبینی انجمن بینالمللی حملونقل هوایی (IATA) تقاضا در این بازار تقریبا هر 15 سال، 2برابر میشود. از سوی دیگر، نوسانات قیمت سوخت با توجه به سهم حدود 30درصدی هزینه سوخت از هزینههای مستقیم عملیاتی یک خط هوایی بر بازدهی اقتصادی آن همواره تأثیر قابل توجهی داشته است (شکلهای زیر)؛ افزایش سریع قیمت سوخت در دهه اخیر و کاهش 50درصدی آن در سالهای اخیر از جمله این نوسانات میباشند که مدیریت آن خارج از محدوده کنترل خطوط هوایی است. از این رو، تلاش برای مدیریت هزینه سوخت و یافتن راههایی برای کاهش تأثیرات آن بر عملکرد اقتصادی هر خط هوایی، همواره مورد نظر دولت یا بخش خصوصی به عنوان مدیران کلان بوده است. این تلاشها عمدتاً منجر به برنامههای مصونسازی از تغییرات قیمت سوخت (fuel hedging) و افزایش بهرهوری و کارایی عملیاتی میشوند.
.
انجمن بینالمللی حمل و نقل هوایی با شناخت تأثیر نوسانات قیمت سوخت بر عملکرد اقتصادی خطوط هوایی، سعی در بازطراحی فضای هوایی (air space) برای کاهش مسیر و زمان مسافرتهای هوایی دارد تا از این طریق موجب کاهش وابستگی حملونقل به سوخت شود 2.
خطوط هوایی چگونه با هزینه سوخت مقابله میکنند؟!
روشهای معمول برنامهریزی پروازی (flight planning) عمدتا مبتنی بر روشهای ساکن، براساس پیشمحاسبات کارخانهای هر هواپیما است. در حالی که این برنامهها میتوانند با توجه به مسیرهای پروازی متفاوت، درکنار شرایط باد و آبوهوایی گوناگون اصلاح و موجب کارایی و بازدهی بالاتر هر هواپیما و کاهش هزینهها شوند. همچنین از دیگر مسائل مورد توجه خطوط هوایی برای کاهش هزینههای عملیاتی و مقابله با هزینه سوخت، اصلاح هوشمندانه فرودگاههای جایگزین (Alternate) برای هر مسیر پروازی و توجه به عدم سوختگیری اضافی در ابتدای هر پرواز است.
از این رو مهمترین برنامههای خطوط هوایی برای کاهش هزینههای عملیاتی و کاهش وابستگی آنها به هزینههای سوخت عبارتند از:
- پرهیز از سوختگیری بیش از حد مورد نیاز، در ابتدای پرواز (با رعایت اصول ایمنی)
- برنامهریزی پروازی نرمافزاری برای افزایش سرعت و دقت با امکان برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی (قبل و حین پرواز)
- اصلاح فرودگاههای جایگزین
- اصلاح مسیرهای پروازی (مسیرهای کوتاهتر به منظور کاهش زمان و مسافت پرواز)
گروه هوایی لوفتهانزا؛ رکورد بازدهی
مجموعه خطوط هوایی متعلق به گروه لوفتهانزا بار دیگر در سال 2014 میلادی موفق به ثبت رکورد جدیدی در بازدهی عملیاتی شدند. هواپیماهای مسافربری این گروه، به طور متوسط تنها 3.84 لیتر برای جابجایی هر مسافر در مسافت صد کیلومتر سوخت مصرف کردند. و این مقدار در مقایسه با 3.91 لیتر سال 2013 به معنای افزایش 1.5 درصدی بازدهی عملیاتی بوده است. باید دانست بر اساس نقشه راه صنعت حملونقل هوایی یکی از اهداف آن، افزایش بازده عملیاتی 1.5 درصد سالانه در راستای توسعه پایدار است 3.
چطور میتوانیم خطوط هوایی سودآور داشته باشیم؟!
با توجه به این که ضرر سالانه چند ده میلیارد تومانی ایرانایر، به عنوان قدیمیترین و معتبرترین خط هوایی داخلی در نگاه بینالمللی، دولت را مجاب به خارج نمودن آن از لیست واگذاریهای خصوصیسازی نمود؛ یکی از چندین راهکار علمی برای کاهش هزینههای عملیاتی خطوط هوایی داخلی، استفاده از راهکار بهینهسازی برنامه پروازی و پرهیز از سوختگیری بیشاز حد مورد نیاز در ابتدای پرواز است.
یکی از بررسیهایی که اخیراً توسط یکی از شرکتهای تابعه بوئینگ انجام شده است، نشان میدهد استفاده از روشهای اصلاح دینامیک مسیرهای پرواز براساس آخرین دادههای هواشناسی، در کنار کاهش میزان سوختگیری بیشاز حد مورد نیاز در ابتدای پرواز برای یک خط هوایی با 60 فروند هواپیمای باریکپیکر (Narrow-Body) منجر به ذخیره نزدیک به 7.5 میلیون لیتر سوخت در سال خواهد شد. اگر هزینه هر لیتر سوخت هواپیما را حدود 1 دلار (به طور میانگین) در نظر بگیریم، این کاهش مصرف سوخت منجر به ذخیره حدود 7.5 میلیون دلار در سال (بیش از 24 میلیارد تومان) برای خط هوایی خواهد شد.
در حال حاضر (شهریور 94) خطوط هوایی داخلی بابت نرخ سوخت حدود ۸۰۰ میلیارد تومان به شرکت پخش فرآوردههای نفتی بدهی دارند که بیش از ۸۰درصد این بدهی مربوط به سه خط هوایی ایران ایر، ماهان و آسمان است. ایرانایر به عنوان یکی از بزرگترین خطوط هوایی داخلی با کمتر از 20 هواپیمای فعال، اعم از پهنپیکر و باریکپیکر، سالانه متحمل چند ده میلیارد تومان ضرردهی بوده است؛ در کنار آن، دیگر خطوط هوایی بزرگ داخلی از قبیل ماهان و آسمان نیز میتوانند مقصد مناسبی برای راهکارهای علمی و عملیاتی اصلاح مسیرهای پروازی و کاهش هزینههای عملیاتی باشند.
هرچند امروزه هزینه سوخت با یارانه زیادی از سوی دولت به خطوط هوایی داده میشود (تأمین بیش از 85% هزینه سوخت از سوی دولت و تنها کمتر از 15% توسط هر خط هوایی داخلی) اما استفاده از راهکارهای علمی و عملیاتی برای مدیریت سوخت میتواند گامی بلند در راستای کاهش هزینههای پرداختی دولت به خطوط هوایی، کاهش هزینهها و سودده کردن خطوط هوایی باشد؛ راهکارهایی که تنها با نقشآفرینی فعال و مسئولانه متخصصین دانشگاهی، در کنار زبدگان صنعتی و عملیاتی قابل اجرا خواهد بود. بیشک امروزه اقتصاد حمل و نقل یکی از محرکان اقتصادی هر کشور پیشرفتهای به حساب میآید که منجر به پویایی اقتصاد درونزا، با توجه به موقعیت استراتژیک و توان داخلی کشورمان خواهد شد.