![عملیات فرودگاهی و ماتریس ساختار طراحی](http://transys.ir/wp-content/uploads/2014/09/عملیات-فرودگاهی-و-ماتریس-ساختار-طراحی-1-765x510.jpg)
با افزایش تقاضای حمل و نقل هوایی و محدودیت در بالابردن ظرفیت ترمینالهای فرودگاه و کارایی برخی از عملیات کلیدی آنها، پیشبینی میشود در آینده ترمینالها با حفظ طراحی فعلی، از لحاظ زمان و هزینه با تقاضاها سازگار نمیشوند.
علاوه بر آن، توانایی محدود سرویسدهی باعث بروز و رشد مشکلاتی در عملکرد ترمینالها خواهد شد و از این رو هزینههای زیادی را به فرودگاهها و خطوط هوایی تحمیل میکند؛ که از آن جمله میتوان به بازدهی کمتر، تأخیر پروازی، بینظمی ترافیک هوایی و کاهش کیفیت فرودگاه از دید مسافران اشاره کرد.
با ادامه روند فعلی، رغبت مسافران و شرکتهای هواپیمایی برای انتخاب چنین فرودگاهی کاهش خواهد یافت و در این صورت درآمدهای فرودگاهی که بخشی از آن از نشست و برخاست هواپیما و ارائه خدمات به شرکتها تأمین میشود از بین خواهد رفت. بدین منظور سالانه پژوهشهای وسیعی در جهت کاستن از هزینههای فرودگاهی و افزایش مسافرپذیری فرودگاهها انجام میگیرد.
بر اساس تحقیقات کنونی، عملیات چک کردن 1 مسافر بزرگترین محدودیت و گلوگاه عملیاتی در دینامیک حرکتی فرودگاههاست. بدین ترتیب برای بهبود عملکرد ترمینال و سازگاری آن با روند افزایش تقاضا، این عملیات نیاز به پیکربندی مجدد دارد. از طرفی عدم اطمینان از قیدهای درگیر، مسائل امنیت فرودگاه و نوسان تعداد مسافران، باعث میشود عملیات چک کردن دینامیک سریعی داشته باشد. بدین ترتیب برای پیکربندی مجدد عملیات فرودگاهی شناخت اجزای سیستم و ارتباط و روند برهمکنش آنها بر یکدیگر برای رسیدن به سیستمی با سازگاری لحظهایی و کمترین هزینه لازم است.
این مشکلات را می توان با ابزاری که بر اصلاح ساختار عملیات فرودگاهی فعلی تمرکز دارد، تئوریزه و برطرف کرد. ماتریس ساختار طراحی (DSM 2)، ابزار سودمندی برای آنالیز پیچیدگیها و ارتباطات بین اجزا و زیرسیستمهای یک سیستم پیچیده (مانند فرودگاه) است. یک نمونه از این ماتریس در شکل 1 نشان داده شدهاست.
این ابزار با توجه به نوع ارتباط بین اجزا، امکان تشخیص، مدیریت پیچیدگیها و گلوگاههای عملیاتی را فراهم میکند. این اجزا میتوانند از بین فعالیتهای طراحی، مولفههای فیزیکی، تیمهای طراحی و یا پارامترهای طراحی انتخاب شوند. با مشخص شدن گلوگاهها امکان روانسازی و کاهش پیچیدگی عملیاتی به وسیله این ابزار فراهم میشود و طراح سیستم میتواند برای پیکربندی مجدد تصمیمگیری بهتری داشته باشد و تأثیر هر تغییر را بر اجزای دیگر در سیستم مشاهده کند.
بررسی چگونگی عملکرد فرودگاههای بزرگ، جلوگیری از اشباع و روشهای روانسازی حرکت مسافر به ویژه در زمانهای اوج ترافیک پروازی از جمله مسائلی است که با کمک این ابزار انجام شدهاست؛ به طور مثال مدیریت و پیکربندی مجدد فرودگاه منچستر انگلستان از جمله این موارد است.
![نمونهای از یک ماتریس ساختار طراحی](http://transys.ir/wp-content/uploads/2014/09/ماتریس-ساختار-طراحی.jpg)
مراجع:
[1] Steven D. Eppinger, Tyson R. Browning, Design Structure Matrix Methods and Applications, London: MIT Press, 2012.
[2] P. Lindemann, “DSMWeb,” Available: http://www.dsmweb.org/.
[3] D. M. T. Prof. Andrea MATTA, “Analysis of airport check-in operation and its reconfigurable design and management,” POLITECNICO DI MILANO, Milan, 2011.
با سلام و تشکر از نگارنده محترم
در متن اشاره شده است که از مزایای استفاده از ابزار DSM مشخص شدن گلوگاه ها و کاهش پیچیدگی عملیاتی است اما چگونگی حصول به این نتیجه مشخص نیست. آیا امکان دارد چگونگی عملکرد این ابزار مشخص تر بیان شود؟ به عنوان مثال پروژه ذکر شده در مورد فرودگاه منچستر به صورت مبسوط مطرح گردد؟